۱. خبر بسی عالی...
من بالاخره تونستم با خودم کنار بیام و خودمو از یه رابطه که اونم بسی بی فایده بود رها کنم. نمیدونم الان اون چه حسی داره ولی فکر کنم اونم یه جورایی راحت شده...
۲. خبر بسی عالیتر...
چند روزی بود مریض شده بودم و معده درد داشتم ولی گوش بعضیا کر ۲ روزه معدم آروم شده
۳.خبر بسی بسی عالیتر...
۴ روز بود داشتم رو یکی از طرحام کار میکردم که به استادم ارائه بدم. استاد تا کار منو دید به بقیه دانشجو هاگفت بیان دور میزش و کار منو ببینن، بعد که همه جمع شدن شروع کرد به به چه چه گفتن و بسی تعریف و تمجید و اینا آخرشم کارمو نمایشگاهی کردیعنی میذاریم توی نمایشگاه واسه فروش)
۴.خبر بسی بسی بسی عالیتر...
من و آقای سنجاب که عقشم باشه دوباره برگشتیم پیش هم
چه روزی بود امروز
خدا رو شکر که خوب شدی... ایشالا همیشه خوب و خوش و سلومت باشی


ما هم از بسی بسی بسی بسی خوشحالیم از شادمانی ـ شوما سانی جونم
مخصوصا ۴میش